فریلنسینگ (Freelancing) در لغت به معنای آزادکاری است و فریلنسر (Freelancer) به شخصی گفته میشود که به تنهایی قادر به رفع نیازهای مشتری می باشد
.لوگوو برند یک فریلنسر قبل از اینکه نام شرکت و لوگوی شرکت باشد باشد نام و نام خانوادگی خودش است بعنوان نمونه استیو جابز یک فریلنسر مطرح و موفق بود پس یک فریلنسر موفق کسی است که برای مشتریها شناخته شده و معتبر است و مشتریها برای انتخاب محصول به او مراجعه و اعتماد می کنند وقتی شما با یک شرکت کار می کنید مجبور هستید روند اداری یک شرکت را برای دریافت خدمات و پشتیبانی طی کنید در حالیکه وقتی شما با یک فریلنسر کار می کنید نیازی به طی کردن مراحل سازمانی برای دریافت خدمات و مشاوره ندارید
شما می توانید بدون محدودیت های سازمانی مستقیم در مورد کار و خدمات با یکنفر صحبت کنید و از او مشاوره و خدمات دریافت کنید بدیهی است انگیزه ی یک فریلنسر برای کسب رضایت مشتری بسیار بیشتر از یک شرکت است زیرا کاستی ها و کمبودها و همینطور موفقیت های یک شرکت و سازمان را می توان متوجه افراد زیادی که در شرکت کار می کنند دانست بنابراین بدهی است که در یک شرکت حتی خصوصی انگیزه برای رازی نگه داشتن مشتری به اندازه ی انگیزه ی فریلنسر نیست ارتباط تنگاتنگ و بدون واسطه با فریلنسر باعث ایچاد رابطه ی صمیمی و سالم بین کارفرما و مجری کار می شود امری که الزاما در مورد شرکت ها صادق نیست
تاریخچه واژه
اصطلاح فریلنسر اولین بار در قرن هجدهم توسط «سر والتر اسکات» در رمان مشهور ایوانهو به کار برده شد و اشاره به سربازهایی داشت که در جنگهای قرون وسطایی به صورت مزدور و البته بدون التزام و تعهد به اربابی خاص، میجنگیدند یا اصطلاحاً نیزه میزدند. بعدها واژه فریلنسر شکلهای دیگری هم به خود گرفت و کمکم تبدیل شد به اصطلاحی رایج. امروز به معنای کسی است که با گرفتن مزد، به صورت پاره وقت یا ساعتی پروژهای را انجام میدهد. البته این روزها فریلنسینگ دیگر در راستای نیزه زدن یا جنگیدن نیست! و فریلنسر کسی است که خدمات تخصصی را به مشتریان یا کارفرمایان، بدون داشتن قرارداد بلند مدت ارائه میکند. هزینه کمتر بروی پروژه، انتخاب مجری پروژه بر اساس موفقیت در پروژههای قبلی، ارتباط نزدیک تر با مجری پروژه از مزایای انتخاب یک فریلنسر است.